- مشخصات كتاب
- مقدمه
- عموم حكام ايلات و ولايات و مامورين دولتي
- رياست عاليه قوا و رئيس الوزرا - رضا
- تاريخچه فرقه وهابيه و عقايد ايشان
- عقايد وهابيان
- حمله وهابيان به كربلا در سال 1216
- نامه فتحعلي شاه به سليمان پاشا
- نامه فتحعلي شاه به آقا سيد علي مجتهد
- نامه فتحعلي شاه در پاسخ نامه پادشاه يمن
- دعوت وهابيان از دولت ايران براي ترويج توحيد
- حمله وهابيان به نجف
- وهابيان در لارستان و بحرين
- نامه عباس ميرزا به خديو مصر و اقدامات او
- جنگ شش ساله خديو مصر با وهابيان
- تصرف درعيه و كشته شدن عبدالله بن سعود
- حركت جديد وهابيان و تلگراف استمداد از دولتهاي مسلمان
- فصل در اوضاع اخيره وهابيان
- تنبيه
- تذييل: سالشمار جنگ مصريان با وهابيان
اماكن مقدس اين شهر پرداختند. زماني كه خبر ويراني بقيع و مشهد حمزه به مسلمانان رسيد، همه نگران شدند و دست به دامان دولتها شدند تا در برابر سعوديها جبهه گيري كنند. با توجه به انحلال دولت عثماني و تفرقه اي كه در جهان عرب بود و نيز تلاش انگليسيها و فرانسويها در تقسيم كشورهاي عربي، وهابيان توانستند سلطه خويش را بر عربستان حفظ كرده و مانع از بازگشت قدرت شرفاء شوند. در اوايل شهريور 1304 كه خبر واقعه هولناك تسلط وهابيان بر مدينه، به ايران رسيد، علما دست به تشكيل مجالس مشورتي زدند و دولت نيز شانزدهم صفر را تعطيل كرد و در مجلس نيز مذاكراتي در اين باره صورت گرفت. رضاخان، كه آن زمان سردار سپه ناميده مي شد، اطلاعيه زير را صادر كرد: متحد المآل، تلگرافي و فوري است.
عموم حكام ايلات و ولايات و مامورين دولتي
به موجب اخبار تلگرافي از طرف طايفه وهابيها، اسائه ادب به مدينه منوره شده ومسجد اعظم اسلامي را هدف تير توپ قرار داده اند. دولت از استماع اين فاجعه عظيمه، بي نهايت مشوش و مشغول تحقيق و تهيه اقدامات مؤثر مي باشد. عجالتا با توافق نظر آقايان حجج اسلام مركز، تصميم گرفته شده است كه براي ابراز احساسات و عمل به سوگواري و تعزيه داري، يك روز تمام، تمام مملكت تعطيل عمومي شود. لهذا مقرر مي دارم عموم حكام و مامورين دولتي در قلمرو ماموريت خود به اطلاع آقايان علماي اعلام هر نقطه، به تمام ادارات دولتي و عموم مردم اين تصميم را ابلاغ، و روز شنبه شانزدهم صفر را روز تعطيل و عزاداري اعلام نمايند.
رياست عاليه قوا و رئيس الوزرا - رضا
روز ياد شده تعطيل شد، و از نواحي مختلف تهران، دسته هاي سينه زني و سوگواري به راه افتادند و در مسجد سلطاني اجتماع كردند. عصر همان روز نيز يك اجتماع چند ده هزار نفري در خارج از دروازه دولت تشكيل شد و سخنرانان مطالبي تند عليه اقدام وهابيها ايراد كردند. گويا براي مدتي اوضاع آرام بود؛ تا آن كه خبر انهدام بقاع شريفه در بقيع انتشار يافت و بار ديگر در خرداد 1305 جريان مزبور خبرساز شد. از نجف، دو تن از مراجع تقليد، سيد ابوالحسن اصفهاني و محمد حسين نائيني، تلگرافي به تهران مي زنند كه متن آن چنين است: قاضي وهابي به هدم قبه و ضرايح مقدسه ائمه بقيع حكم داده؛ 8 شوال مشغول تخريب. معلوم نيست چه شده با حكومت مطلقه چنين زنادقه وحشي به حرمين. اگر از دولت عليه و حكومت اسلاميه علاج عاجل نشود، علي الاسلام السلام. به دنبال آن، مدرس در مجلس